افغانستان اینترنشنال۲۷ عقرب ۱۴۰۴

ممنوعیت کشت کوکنار، افغانستان را به کانون متامفتامین بدل کرد

این نوشته بررسی می‌کند که چگونه ممنوعیت کشت کوکنار به‌جای مهار تولید مواد مخدر، افغانستان را به سمت تولید متامفتامین برده و چرا ساختار اقتصادی و اجتماعی این کشور چنین تغییری را ممکن ساخت.

در دو دهه گذشته، افغانستان در مرکز تولید جهانی مواد مخدر قرار داشته است. بر اساس آمار دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد (یونودک) در گزارش‌های سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، حدود ۸۰ درصد تریاک غیرقانونی جهان در این کشور تولید می‌شد و سطح زیر کشت کوکنار در سال ۱۴۰۱ به حدود ۲۳۳ هزار هکتار رسید.

پژوهش‌های یونودک و تحلیل‌گران مستقل بارها تأکید کرده‌اند که برای بسیاری از خانواده‌های روستایی، کشت تریاک تنها راه دوام‌ آوردن در برابر بدهی، خشکسالی و بی‌ثباتی در این کشور بوده است.

با بازگشت طالبان در اسد ۱۴۰۰، سیاست مواد مخدر مسیر تازه‌ای گرفت. در حمل ۱۴۰۱ فرمان ممنوعیت کامل کشت و تولید صادر شد و پیامد آن، کاهش چشمگیر کشت در سال ۱۴۰۲ بود، سالی که تولید تریاک از حدود ۶۲۰۰ تُن در ۱۴۰۱ به نزدیک ۳۳۳ تُن رسید.

افزایش صنعت جدید در حوزه مواد مخدر

با وجود کاهش بی‌سابقه کشت کوکنار، اقتصاد مواد مخدر در افغانستان متوقف نشد و مسیر خود را به سوی مواد صنعتی، به‌ویژه متامفتامین، تغییر داد. یک سال بعد، در گزارشی مشترک از دفتر سازمان ملل در ویانا به تاریخ ۷ قوس ۱۴۰۳ تأکید شد که «دست‌رس‌پذیری متامفتامین در افغانستان افزایش یافته است».

به بیان ساده، طالبان توانسته است سطح کشت کوکنار را کاهش دهد، اما بازار مواد مخدر خالی نمانده است. با کم‌شدن دسترسی به مواد نباتی و نوسان شدید قیمت‌ها، شبکه‌های قاچاق مسیر خود را تغییر داده‌اند و به تولید مواد صنعتی رو آورده‌اند؛ موادی که با استفاده از گیاهان خودرو، ادویه‌جات و مواد کیمیایی ارزان ساخته می‌شود و تولید و انتقال آن نسبت به تریاک آسان‌تر و پرسودتر است.

البته در افغانستان، تولید متامفتامین پدیده تازه‌ای نیست. یک گزارش مشترک از مرکز اروپایی پایش مواد مخدر و دفتر مواد مخدر سازمان ملل در سال ۱۳۹۹ نشان می‌دهد که میزان متامفتامین ضبط‌شده در کشور طی چند سال به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. بر اساس این گزارش، کشفیات متامفتامین از حدود چهار کیلوگرام در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ به ۱۸۲ کیلوگرام در ۱۳۹۷ و سپس به نزدیک یک‌ونیم تُن در ۱۳۹۹ رسیده است؛ افزایشی که نویسندگان گزارش آن را غیرعادی و نگران‌کننده توصیف کرده‌اند.

بعد از ممنوعیت؛ انفجار قاچاق متامفتامین

پس از فرمان رهبر طالبان در حمل ۱۴۰۱ برای ممنوعیت کامل مواد مخدر، جریان تولید و قاچاق متامفتامین سرعت بیشتری پیدا کرد. دفتر مواد مخدر سازمان ملل در ۱۹ سنبله ۱۴۰۲ گزارش داد که قاچاق این ماده در افغانستان و کشورهای همسایه «به‌طور قابل‌توجهی» افزایش یافته و میزان ضبط آن در پنج سال گذشته چند برابر شده است.

ابتکار جهانی مبارزه با جرایم سازمان‌یافته در گزارشی تحلیلی به تاریخ حوت ۱۴۰۲ تصویر گسترده‌تری از وضعیت ارائه می‌کند. نویسنده گزارش می‌گوید طالبان پس از اعلام ممنوعیت، در یک دوره دست‌کم ۷۰۰ لابراتوار تولید متامفتامین را بسته و برداشت گیاه «اُما» را محدود کرده است. با این حال، در همان گزارش اشاره می‌شود که اطلاعات میدانی از ادامه گرفتن مالیه در مسیر انتقال کاروان‌های متامفتامین، تریاک و هروئین در مرز با پاکستان حکایت دارد؛ مالیه‌ای که بر اساس نوع ماده و وزن آن محاسبه می‌شود.

چرا متامفتامین برای قاچاقبران و شبکه‌های قدرت جذاب‌تر است؟

اگر همه آمارها را کنار هم بگذاریم، ممنوعیت طالبان شکافی جدی در اقتصاد تریاک ایجاد کرده است. سطح زیر کشت و درآمد دهقانان به‌یک‌باره پایین آمده، اما تقاضا در بازار جهانی از بین نرفته است. در چنین وضعیتی، متامفتامین برای شبکه‌های قاچاق جذاب‌تر شده و چند ویژگی دارد که آن را به گزینه اصلی بدل می‌کند.

گزارش‌های دفتر مواد مخدر سازمان ملل و نهادهای پژوهشی اروپایی تأکید می‌کند که مزیت اصلی افغانستان، وجود بوته خودرو «افدرا» در مناطق کوهستانی است.

گیاهی که می‌توان از آن افدرین استخراج کرد. این یعنی، برخلاف کوکنار که به زمین زراعتی، آب و زمان مشخص کشت نیاز دارد، مواد اولیه متامفتامین از گیاهانی به‌دست می‌آید که در طبیعت پراکنده‌اند و جمع‌آوری آن‌ها بیشتر شبیه علف‌چینی یا مالداری است تا یک کشت متمرکز و قابل‌کنترول.

دوم، ساختار لابراتوارهاست. در پژوهش‌های میدانی و گزارش‌های دفتر مواد مخدر سازمان ملل توضیح داده شده که لابراتوارهای تولید متامفتامین معمولاً کوچک، موقتی و کم‌هزینه‌اند؛ با چند ابزار ساده در چند روز برپا می‌شوند و در صورت خطر نیز به‌سرعت جمع شده و در جای دیگری دوباره ساخته می‌شوند.

سوم، موضوع سود است. یک پژوهش علمی در سال ۱۴۰۲ نشان می‌دهد که هرچند برای تولید چند تُن متامفتامین به مقدار زیادی بوته اُما نیاز است، اما محصول نهایی نسبت به وزن و حجم، چند برابر تریاک ارزش دارد. در یک تحلیل دیگر که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده، آمده است که قیمت هر کیلو متامفتامین در دروازه لابراتوار حدود ۲۷۵ دالر برآورد می‌شود و این رقم در مسیر قاچاق به‌سرعت افزایش می‌یابد.

چهارم، گستردگی بازار است. بر اساس گزارش نهادهای اروپایی و یک تحلیل منتشرشده در اسد ۱۴۰۰، متامفتامین تولیدشده در افغانستان تنها در منطقه مصرف نمی‌شود و رد آن در بازارهای افریقا، استرالیا، اندونیزیا، سریلانکا و احتمالاً ترکیه و اروپا نیز دیده شده است. این پراکندگی نشان می‌دهد شبکه قاچاق به یک مسیر یا یک گروه خریدار محدود نیست و می‌تواند مواد را به‌سرعت به بازارهای مختلف منتقل کند.

از زاویه ساختار قدرت در داخل افغانستان نیز، متامفتامین همان نقشی را بازی می‌کند که سال‌ها تریاک ایفا کرده بود. یک منبع درآمد قابل‌اتکا برای گروه‌های مسلح، فرماندهان محلی و حلقه‌هایی در درون طالبان. ابتکار جهانی مبارزه با جرایم سازمان‌یافته در گزارشی در سال ۱۴۰۲ نوشته است که تا اوایل ۱۴۰۲، طالبان از کاروان‌های متامفتامین، تریاک و هروئین هنگام عبور از مرز با پاکستان مالیه می‌گرفت؛ موضوعی که نشان می‌دهد حتی در دوره ممنوعیت رسمی، تجارت مواد مخدر همچنان یکی از پایه‌های مالی قدرت در افغانستان باقی مانده است.

پیامدهای منطقه‌ای: از کمبود تریاک تا سیل متامفتامین

کاهش تولید تریاک در افغانستان تنها پیامدهای داخلی نداشته است. دفتر مواد مخدر سازمان ملل در بیانیه‌ای هشدار داده که سقوط ۹۵ درصدی تولید تریاک در افغانستان ممکن است در کشورهای دیگر باعث افزایش مرگ‌ومیر ناشی از دوزهای بالا شود؛ زیرا بخشی از مصرف‌کنندگان هروئین احتمالاً به مواد اوپیویدی صنعتی و خطرناک‌تر، مانند فنتانیل و مشتقات آن، روی می‌آورند.

در سطح منطقه‌ای، کشورهای همسایه افغانستان با دو فشار هم‌زمان روبه‌رو شده‌اند، از یک‌سو پیامدهای اقتصادی و موج مهاجرت ناشی از فروپاشی معیشت روستایی در داخل افغانستان، و از سوی دیگر افزایش ورود متامفتامین ارزان به مرزهای‌شان. گزارش‌های دفتر مواد مخدر سازمان ملل و نهادهای اروپایی نشان می‌دهد که متامفتامین تولیدشده در افغانستان تنها به ایران و پاکستان محدود نیست و در آسیای میانه، ترکیه، شرق افریقا و حتی استرالیا نیز ضبط شده است.

این همه، به آن معنا است که تصمیم طالبان برای ممنوعیت کوکنار، حتی اگر در داخل افغانستان موفقیت آماری داشته باشد در سطح منطقه‌ای، به ترکیبی از کمبود تریاک، جابه‌جایی مسیرهای قاچاق و انفجار متامفتامین انجامیده است.

سیاست، مشروعیت و اقتصاد مواد مخدر

طالبان از ممنوعیت مواد مخدر چه هدفی را دنبال می‌کند و چگونه میان فشارهای داخلی و انتظارات بیرونی توازن ایجاد می‌کند؟

طالبان از یک‌سو این ممنوعیت را نشانه‌ای از «پاک‌سازی جامعه از مواد» و پایبندی دینی خود معرفی می‌کند و آن را در پیام‌های داخلی و بین‌المللی برجسته می‌سازد. مقام‌های این گروه بارها، از جمله در نشست‌ها و گفت‌وگوهای رسمی با سازمان ملل، تأکید کرده‌اند که هیچ حکومت دیگری در افغانستان یا منطقه نتوانسته است کاهش مشابهی در تولید تریاک به‌وجود آورد.

اما مجموعه‌ای از شواهد، از مالیه‌گیری بر کاروان‌های مواد گرفته تا ضبط‌های بزرگ متامفتامین در مرزها و گزارش‌هایی درباره بسته‌شدن و دوباره‌راه‌اندازی لابراتوارها، نشان می‌دهد که اقتصاد مواد مخدر در افغانستان خاموش نشده، بلکه شکل تازه‌ای به خود گرفته و با ساختار قدرت موجود پیوندهای پیچیده پیدا کرده است.

به نظر می‌رسد که برای طالبان، ممنوعیت کشت کوکنار یک ابزار چندلایه است، در سطح بین‌المللی وسیله‌ای برای چانه‌زنی بر سر رفع محدودیت‌ها و کسب مشروعیت، و در داخل ابزاری برای مدیریت جوامع روستایی و مهار شبکه‌های رقیب.

اما اگر این سیاست با بدیل‌های واقعی برای دهقانان و اصلاحات اقتصادی همراه نشود، بسیاری از روستاییان ناچار به رفتن به سمت فعالیت‌های غیررسمی یا پیوستن به زنجیره تولید مواد صنعتی می‌شوند.